
(تصوير تزييني است)خوب چند وقتيه واقعاً نمي تونم بنويسم و حواسم جاي ديگه ست ، همچنين موضوعي نتونسته توي ذهنم قوام پيدا كنه و شكل بگيره اما چند باري جملاتي براي خودم نوشتم كه احساساتم رو در اون لحظات (لزوماً از نظر زماني به "حال"ربطي ندارند) بيان مي كنه و گفتم اونا رو با شما در ميون بگذارم :
خشم فروخفته ام در اين چند روز بدل به نوميدي سياهي شده است كه رنگ هاي زندگي را در پيش چشمانم كبود كرده است . فريادي در گلو دارم كه مي خواهم هرچه آرام تر در گوشي شنوا و لطيف زمزمه كنم اما دريغ از فرصت . شايد روزي ديگر ، جايي ديگر ، با كسي ديگر ...
___________________________________
سادگي را مي جويم و صداقت را ،
آرامش و لطافت را ، و هر آن چه كه مانند شبنم سحرگاهي ست .
درونم بياباني ست خشك و تشنه ، تشنه ي دستي كه دانه ي محبتي بكاردش .
و من در سايه ي آن دست بياسايم لختي
و بفهمم كه سايه چرا خنك است
و نسيمش چرا فرح بخش !
___________________________________
صداهايي مرا به سايه مي خواند ، ديگر خورشيد را زرد نمي دانم و روز را روشن
آيا حقيقتي هست ؟ و يا خود سرابي ست بر اين دشت پلشت و دروغ !
آن جا كه مرا مي شناسند ، من نيستم و آن جا كه تنهايم خود را در برابر آيينه اي نمي يابم .
و باز شبي ديگر سياه مشقي ديگر بر كاغذهاي كاهي ، افكار تكراري
ولي سرانجامي نيست و فردا دوباره شكنجه آغاز مي شود !
خشم فروخفته ام در اين چند روز بدل به نوميدي سياهي شده است كه رنگ هاي زندگي را در پيش چشمانم كبود كرده است . فريادي در گلو دارم كه مي خواهم هرچه آرام تر در گوشي شنوا و لطيف زمزمه كنم اما دريغ از فرصت . شايد روزي ديگر ، جايي ديگر ، با كسي ديگر ...
___________________________________
سادگي را مي جويم و صداقت را ،
آرامش و لطافت را ، و هر آن چه كه مانند شبنم سحرگاهي ست .
درونم بياباني ست خشك و تشنه ، تشنه ي دستي كه دانه ي محبتي بكاردش .
و من در سايه ي آن دست بياسايم لختي
و بفهمم كه سايه چرا خنك است
و نسيمش چرا فرح بخش !
___________________________________
صداهايي مرا به سايه مي خواند ، ديگر خورشيد را زرد نمي دانم و روز را روشن
آيا حقيقتي هست ؟ و يا خود سرابي ست بر اين دشت پلشت و دروغ !
آن جا كه مرا مي شناسند ، من نيستم و آن جا كه تنهايم خود را در برابر آيينه اي نمي يابم .
و باز شبي ديگر سياه مشقي ديگر بر كاغذهاي كاهي ، افكار تكراري
ولي سرانجامي نيست و فردا دوباره شكنجه آغاز مي شود !
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر